- امانت داری
- زینهار داری ایرمان داری استورداری عمل امانت دار، درستی امینی
معنی امانت داری - جستجوی لغت در جدول جو
- امانت داری
- شغل و عمل امانت دار، راستی و درستی
- امانت داری
- Receivership, Trusteeship
- امانت داری
- опека , опекунство
- امانت داری
- Zwangsverwaltung, Treuhandschaft
- امانت داری
- управління , опікунство
- امانت داری
- zarząd sądowy, powiernictwo
- امانت داری
- 托管 , 受托责任
- امانت داری
- administração judicial, tutela
- امانت داری
- amministrazione giudiziaria, tutela
- امانت داری
- administración judicial, fideicomiso
- امانت داری
- administration judiciaire, tutelle
- امانت داری
- bewindvoering, toezicht
- امانت داری
- การบริหารจัดการ , การดูแลผลประโยชน์
- امانت داری
- pengelolaan oleh pihak ketiga, kepercayaan
- امانت داری
- أمانٌ , كدّس
- امانت داری
- प्रबंधन , न्यासीपद
- امانت داری
- ניהול עיזבון , אַפּוֹטְרוֹפְּסוּת
- امانت داری
- 管理人 , 受託責任
- امانت داری
- alacaklı yönetimi, vesayet
- امانت داری
- usimamizi, udhamini
- امانت داری
- আইনানুগ পরিচালনা , তত্ত্বাবধায়কতা
- امانت داری
- نگرانی , امانت داری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که مال دیگری را به امانت نگهداری کند
کسی که مال دیگری را امانت نگه دارد، کسی در نگه داری امانت، درست کار باشد
آنکه شغل او نگاهداشتن امانت است، امین عامل امین
سپاسداری سپاسداری سپاسگزاری